مدرسه علميه فاطميه(س) پيشوا

  • خانه 
  • تماس  
  • ورود 

همايش ميلاد کوثر

پیوند: http://www.whc.ir

همایش ميلاد کوثر با همکاری مدرسه علميه فاطمیه (س) ، حوزه حضرت زينب (س) وواحد خواهران ستاد نماز جمعه

در تاريخ 30/1/93 با حضور طلاب و بسِجيان و واحد خواهران ستاد نماز جمعه با تعداد 400 نفر برگزار گرديد .

سخنران اين مجلس : سرکار خانم طيبه يزدی

مولودی : سرکار خانم کاشانی

در پايان تقدير و تشکر از 20 نفر از مادران و طلاب و بسيجيان نمونه به پايان رسيد .

شما باید برای دیدن نظرات ابتدا عضو شوید . در حال حاضر وارد شده اید !

If you have no account yet, you can register now...
(It only takes a few seconds!)


فرم در حال بارگذاری ...

واقعیت بعثت از نگاه اهل بیت (ع)

23 خرداد 1391 توسط جنیدی جعفری

 

واقعيت بعثت از نگاه اهل بيت (ع)

محمد

واقعيت‏بعثت از ديدگاه شيعه

 

ماجراى بعثت‏ بدان گونه كه قبلا گذشت موضوعى نبود كه يك فرد مسلمان معتقد به آن باشد، و پى‏برد كه خاتم انبيا چگونه به مقام عالى پيغمبرى رسيده است. ما پس از بررسى‏هاى لازم از مجموع نقل‏ها به اين نتيجه رسيده‏ايم كه آنچه در منابع شيعه و احاديث‏خاندان نبوت رسيده است، واقعيت‏بعثت را چنان روشن مى‏سازد كه هيچ يك از اشكالات گذشته مورد پيدا نمى‏كند.

از جمله احاديثى كه بازگو كننده حقيقت‏بعثت است و آغاز وحى را به خوبى روشن مى‏سازد، روايتى است كه ذيلا از لحاظ خوانندگان مى‏گذرد:

پيشواى دهم ما حضرت امام هادى (عليه السلام) مى‏فرمايد: «هنگامى كه محمد (صلى الله عليه و آله) ترك تجارت شام گفت و آنچه خدا از آن راه به وى بخشيده بودبه مستمندان بخشيد، هر روز به كوه حراء مى‏رفت و از فراز آن به آثار رحمت پروردگار مى‏نگريست، و شگفتى‏هاى رحمت و بدايع حكمت الهى را مورد مطالعه قرار مى‏داد.

به اطراف آسمان‏ها نظر مى‏دوخت، و كرانه‏هاى زمين و درياها ، دره‏ها ، دشت‏ها و بيابان‏ها را از نظر مى‏گذرانيد، و از مشاهده آن همه آثار قدرت و رحمت الهى، درس عبرت مى‏آموخت.

آنچه خداوند به وسيله جبرئيل در آغاز وحى و اولين لحظه پيغمبرى خاتم انبيا (صلى الله عليه و آله) ازآن حضرت خواسته بود بهزبان آورد و قرائت كند فقط گفتن «بسم الله الرحمن الرحيم‏» بود! بقيه آيات همان طور كه پيك وحى مي خواند مانند موارد بعدي دردم در سينه مقدس آن حضرت نقش مى‏بست و ديگر نيازى به تكرار پيغمبر نداشت تا از حفظ كند. اين بود واقعيت‏بعثت از زبان ائمه اهل بيت عصمت و طهارت (عليهم السلام)، و توضيح ما به طور اجمال.

ازآنچه مى‏ديد، به ياد عظمت‏خداى آفريننده مى‏افتاد. آن گاه با روشن بينى خاصى به عبادت خداوند اشتغال مى‏وزيد. چون به سن چهل سالگى رسيد خداوند نظر به قلب وى نمود، دل او را بهترين و روشنترين و نرمترين دلها يافت.

در آن لحظه خداوند فرمان داد درهاى آسمان‏ها گشوده گردد. محمد (صلى الله عليه و آله) از آنجا به آسمان‏ها مى‏نگريست، سپس خدا به فرشتگان امر كرد فرود آيند، و آنها نيز فرود آمدند، و محمد (صلى الله عليه و آله) آنها را مى‏ديد. خداوند رحمت و توجه مخصوص خود را از اعماق آسمان‏ها به سر محمد (صلى الله عليه و آله) و چهره او معطوف داشت.

در آن لحظه محمد (صلى الله عليه و آله) به جبرئيل كه در هاله‏اى از نور قرار داشت نظر دوخت. جبرئيل به سوى او آمد و بازوى او را گرفت و سخت تكان داد و گفت: اى محمد! بخوان. گفت چه بخوانم؟ «ما اقرا»؟

جبرئيل گفت: «نام خدايت را بخوان كه جهان و جهانيان را آفريد. خدائى كه انسان را از ماده پست آفريد (نطفه). بخوان كه خدايت‏بزرگ است. خدائى كه با قلم دانش آموخت و به انسان چيزهائى ياد داد كه نمى‏دانست‏». پيك وحى، رسالت‏ خود را به انجام رسانيد، و به آسمان‏ها بالا رفت. محمد (صلى الله عليه و آله) نيز از كوه فرود آمد. از مشاهده عظمت و جلال خداوند و آنچه به وسيله وحى ديده بود كه از شكوه و عظمت ذات حق حكايت مى‏كرد،بى‏هوش شد، و دچار تب گرديد.

از اين كه مبادا قريش و مردم مكه نبوت او را تكذيب كنند، و به جنون و تماس با شيطان نسبت دهند، نخست هراسان بود. او ازروز نخست‏خردمندترين بندگان خدا و بزرگترين آنها بود. هيچ چيز مانند شيطان و كارهاى ديوانگان و گفتار آنان را زشت نمى‏دانست.

در اين وقت‏خداوند اراده كرد به وى نيروى بيشترى عطا كند، و به دلش قدرت بخشد. بدين منظور كوه‏ها و صخره‏ها و سنگلاخها رار براى او به سخن در آورد. به طورى كه به هر كدام مى‏رسيد، به وي اداى احترام مى‏كردند. و مى‏گفت: السلام عليك يا حبيب الله! السلام عليك يا ولى الله! السلام عليك يا رسول الله! اى حبيب خدا مژده باد كه خداوند تو را از همه مخلوقات خود، آنها كه پيش از تو بوده‏اند، و آنها كه بعدها مى‏آيند برتر و زيباتر و پرشكوه‏تر و گرامى‏تر گردانيده است.

از اين كه مبادا قريش تو را به جنون نسبت دهند، هراسى به دل راه مده. زيرا بزرگ كسى است كه خداوند جهان به وى بزرگى بخشد، و گرامى بدارد! بنابراين از تكذيب قريش و سركشان عرب ناراحت مباش كه عنقريب خدايت تو را به عالى‏ترين مقام خواهد رسانيد، و بالاترين درجه را به تو خواهد داد.

پس از آن نيز پيروانت‏به وسيله جانشين تو على بن ابيطالب (عليه السلام) ازنعمت وصول به دين حق برخوردار خواهند شد، و شادمان مى‏گردند. دانش‏هاى تو به وسيله دروازه شهر حكمت و دانشت على بن ابيطالب در ميان بندگان و شهرها و كشورها منتشر مى‏گردد.

به زودى ديدگانت‏به وجود دخترت فاطمه (سلام الله عليها) روشن مى‏شود، و از وى و همسرش على، حسن و حسين كه سروران بهشتيان خواهند بود، پديد مى‏آيند.

عنقريب دين تو در نقاط  مختلف جهان گشترش مى‏يابد. دوستان تو و برادرت على پاداش بزرگى خواهند يافت. لواى حمد را به دست تو مى‏دهيم، و تو آن را به برادرت على مى‏سپارى. پرچمى كه در سراى ديگر همه پيغمبران و صديقان و شهيدان در زير آن گرد مى‏آيند، و على تا درون بهشت پرنعمت فرمانده آنها خواهد بود.

من در پيش خود گفتم: «خدايا! اين على بن ابيطالب كه او را به من وعده مى‏دهى كيست؟ آيا او پسر عم من است؟ ندا رسيد اى محمد! آرى، اين على بن ابيطالب برگزيده من است كه به وسيله او اين دين را پايدار مى‏گردانم، و بعد از تو برهمه پيروانت‏برترى خواهد داشت. (1)

در اين حديث همه چيز راجع به آغاز كار پيغمبر گفته شده است. جاى تعجب است كه مفسران اسلامى به خصوص مفسران شيعه از اين حديث‏ شريف و نقل آن درتفسير سوره اقرا غافل مانده‏اند، با اينكه نكات جالب و تازه‏اى از تاريخ حيات پيغمبر را بازگو مى‏كند، كه مى بايد مسلمانان از آن آگاه گردند.

ملاحظه مى‏كنيد كه پيغمبر بدون هيچ گونه تشريفات مادى يا اشكالاتى كه در احاديث اهل تسنن بود، به مقام عالى پيغمبرى رسيد. با قدم‏هائى شمرده و ديدى وسيع و قدرتى خارق العاده به خانه بازگشت.

همين كه وارد خانه شد پرتوى از نور و بوئى خوش فضاى خانه را فرا گرفت. خديجه پرسيد اين چه نورى است؟ پيغمبر فرمود: اين نور نبوت است. اى خديجه! بگو لا اله الا الله و محمد رسول الله. سپس پيغمبر ماجراى بعثت را چنانكه اتفاق افتاده بود براى خديجه شرح داد و افزود كه جبرئيل به من گفت: «از اين لحظه تو پيغمبر خدائى‏».

خديجه كه از سالها پيش هاله‏اى از نور نبوت درسيما درخشان همسر محبوب خود ديده و از كردار و رفتار و گفتار او هزاران راز نهفته و شادى بخش خوانده بود گفت: به خدا دير زمانى است كه من در انتظار چنين روزى به سر برده‏ام، و اميدوار بودم كه روزى تو رهبر خلق و پيغمبر اين مردم شوى. (2)

بدين گونه محمد بن عبدالله برازنده‏ترين مردم قريش كه سوابق درخشان او نزد عموم طبقات روشن و از لحاظ ملكات فاضله و سجاياى اخلاقى و خصال روحى شهره شهر بود، برفراز كوه حراء از جانب خداوند يكتا به مقام عالى نبوت و رهبرى خلق برگزيده شد، و خاتم انبيا گرديد.

نظر ما پيرامون بعثت پيغمبر (ص)

نكته اساسى كه قرآن در نزول وحى به پيغمبر بازگو مى‏كند، و متاسفانه كسى توجه نكرده است،اين است كه همه مفسران اسلامى نوشته‏اند، و در تمام احاديث نيز هست كه در روز بعثت فقط پنج آيه آغاز سوره «اقرا» بر پيغمبر نازل شد.

اين پنج آيه از «اقرا باسم ربك الذى خلق‏» آغاز مى‏گردد. و به «مالم يعلم‏» ختم مى‏شود. هيچ كس نگفته است «بسم الله‏» اين سوره كى نازل شده؟ و آيا نخستين سوره قرآن بسم الله داشته است‏يا نه؟ اگر داشته است چرا نگفته‏اند، و اگر نداشته است آيا بعدها آمده است، يا طور ديگر بوده؟ همگى سؤالاتى است كه پاسخى براى آن نمى‏بينيم.

ما پس از تحقيقات زياد به اين نتيجه رسيده‏ايم كه جبرئيل از پيغمبر خواست آيه «بسم الله الرحمن الرحيم‏» را كه در آغاز سوره بود، به زبان آورد. «اقرا باسم ربك‏» نيز به همين معنا است. باء «بسم‏» هم به گفته بعضى از مفسرين زائده است‏يعنى معنا ندارد و فقط براى زينت در كلام است. درحقيقت جبرئيل پس از قرائت «بسم الله الرحمن الرحيم‏» از آن حضرت خواست كه نام خدا يعنى بسم الله الرحمن الرحيم را قرائت كند. و آنرا به زبان آورد. ولى چون پيغمبر درآغازكارو اولين برخورد با پيك وحى نمى‏دانست نحوه قرائت نام خدا كه جبرئيل از وى مى‏خواست چگونه است، پرسيد: ما اقرا؟ يعنى; چه بخوانم، و نام خدا كه بايد قرائت كنم چيست و تركيب آن چگونه است؟ جبرئيل بار ديگر تكرار كرد و گفت:«بسم الله الرحمن الرحيم - اقرا بسم ربك الذي خلق -» يعنى نام خدايت را قرائت كن و بگو بسم الله الرحمن الرحيم.

در اين مورد چند حديث معتبر و بسيار جالب در چند منبع مهم اسلامى و شيعه هست كه از هر نظر جالب مى‏باشد. ولى جاى كمال تاسف است كه چرا مفسران ما اين دو حديث را در تفسير سوره «اقرا» نياورده‏اند. حديث اول دركتاب «كافى‏» باب (فضل قرآن) است كه امام صادق (عليه السلام) مى‏فرمايد: «نخستين چيزى كه بر پيغمبر نازل شد بسم الله الرحمن الرحيم - اقرا بسم ربك بود»!

در اين حديث همه چيز راجع به آغاز كار پيغمبر گفته شده است. جاى تعجب است كه مفسران اسلامى به خصوص مفسران شيعه از اين حديث‏ شريف و نقل آن درتفسير سوره اقرا غافل مانده‏اند، با اينكه نكات جالب و تازه‏اى از تاريخ حيات پيغمبر را بازگو مى‏كند، كه مى بايد مسلمانان از آن آگاه گردند.

حديث دوم در «عيون اخبارالرضا» شيخ صدوق از امام هشتم حضرت رضا (عليه السلام) روايت مى‏كند كه فرمود: «اولين بار كه جبرئيل بر پيغمبر (صلى الله عليه و آله) نازل شد گفت: «اعوذ بالله من الشيطان الرجيم - بسم الله الرحمن الرحيم - اقرا بسم ربك الذى خلق …»

حديث‏سوم در «محاسن برقى‏» ج 1 ص 41 ازصفوان جمال روايت مى‏كند كه گفت‏حضرت صادق (عليه السلام) قرمود: هيچ كتابى ازآسمان نازل نشد مگر اينكه در آغاز آن «بسم الله الرحمن الرحيم‏» بود. (3)

با توجه به اين سه حديث ارزنده و گويا، مى‏گوييم كه پيك وحى الهى سوره اقرا را به عكس آنچه مشهور است نخست هنگام بعثت‏باشش آيه آورد: آيه اول همان «بسم الله الرحمن الرحيم‏» بود. و از پيغمبر خواسته بود همان آيه اول يعنى; «بسم الله الرحمن الرحيم‏» را قرائت كند، يعنى قبل از هر چيز «بسم الله‏» بگويد و سرآغاز كارنبوت خود را با نام خدا آن هم بدان گونه كه خدا خواسته بود، هماهنگ سازد.

پس «اقرا بسم ربك‏» يعنى; نام خدايت را بخوان. مطابق نقل على بن ابراهيم قمى در تفسيرش، پيغمبر پرسيد چه بخوانم؟ جبرئيل مجددا گفت: «بسم الله الرحمن الرحيم - اقرا بسم ربك الذى خلق‏». يعنى نام خدا را كه مامور هستى بخوانى، همين «بسم الله الرحمن الرحيم‏» است، و پيغمبر بار دوم «بسم الله‏» را براى نخستين بار خواند و با آن آشنا شد. همان كه خود پيغمبر بعدها به ما دستورداده است كه هيچ كارى را آغاز نكنيد مگر اين كه اول بگوييد: «بسم الله الرحمن الرحيم‏».

آرى، هنگامى كه حقايق اسلامى را برگزيدگان الهى بيان كنند، چنين خواهد بود، كه مردم بى‏خبر را با آنچه واقعيت دارد آشنا مى‏سازند.

به عبارت روشن‏تر آنچه خداوند به وسيله جبرئيل در آغاز وحى و اولين لحظه پيغمبرى خاتم انبيا (صلى الله عليه و آله) ازآن حضرت خواسته بود بهزبان آورد و قرائت كند فقط گفتن «بسم الله الرحمن الرحيم‏» بود! بقيه آيات همان طور كه پيك وحى مي خواند مانند موارد بعدي دردم در سينه مقدس آن حضرت نقش مى‏بست و ديگر نيازى به تكرار پيغمبر نداشت تا از حفظ كند. اين بود واقعيت‏بعثت از زبان ائمه اهل بيت عصمت و طهارت (عليهم السلام)، و توضيح ما به طور اجمال.

 

پى‏نوشت ها:

1- «بحار الانوار» علامه مجلسى - ج 18 ص 205 و ج 17 ص 309 چاپ جديد.

2- مناقب ابن شهر اشوب ج 1 ص 36

3- مفاخر اسلام - تاليف نويسنده - ج 1 ص 368

 

منبع:

تاريخ اسلام على دوانى


یک نظر روی این مطلب فرستاده شده اما شما باید عضو سامانه باشید تا بتوانید نظرات را ببینید. در حال حاضر وارد شده اید !

If you have no account yet, you can register now...
(It only takes a few seconds!)


فرم در حال بارگذاری ...

درسی که پیامبر به ابوذر آموخت

23 خرداد 1391 توسط جنیدی جعفری

درسی كه پیامبر(ص)‌ به ابوذر آموخت

محمد رسول الله

ابوذر غفاری “، شاگردی است ممتاز، در مكتب اسلام .

استادش “محمد” است (صلوات الله علیه و آله)

كتابش، “قرآن “

دوره آموزش، “طول عمر”

رشته آموزشی، “انسانیت “.

ابوذر، انسان نمونه و الگوی والایی است، برای همه آنان كه می‌خواهند در “مكتب اسلام “ و در تربیت دینی، “چگونه بودن “ را بیاموزند.

بی شك، آنچه ابوذر از پیامبر می‌آموزد، درسهایی است متعالی‌تر از آنچه دیگران در فكر فرا گرفتن آنند.

خوبست كه ما هم این درس را بیاموزیم و به كار گیریم .

تا زندگی مان معنی پیدا كند،

و حیاتمان “هدفدار” شود،

و حركتمان “جهت دار” گردد،

و جهت حركتمان به سوی “خدا” گردد، كه … “الی اللّه المصیر”.

 

شأن نزول

“ابوالاسود دوئلی “، یكی از یاران خالص علی علیه السلام و شیعیان پاك و مدافعان سرسخت و وفادار ولایت، می‌گوید:

در ایامی كه “ابوذر غفاری “ این یار محبوب پیامبر و صحابی انقلابی و شورگستر آن حضرت در “ربذه “ تبعید بود، پیش او رفتم .

ابوذر گفت:

روزی در مسجد، خدمت رسول گرامی رسیدم . در مسجد، جز پیامبر اسلام و علی “علیه السلام“ كسی دیگر نبود.خلوت مسجد را مغتنم شمردم و پیش رسول اللّه رفته، گفتم:

“ای رسول خدا!پدر و مادرم فدایت … مرا وصیت و سفارشی كن، تا خداوند مرا به خاطر آن سود دهد.

فرمود:

“چه خوب، ای ابوذر!

“تو از مایی . تو از خانواده مایی، و تو را سفارش می‌كنم كه آن را خوب فراگیری، وصیت و توصیه‌ای كه در بردارنده تمام راهها و روشهای خیر و خوبی است . اگر آن را بیاموزی و پاسدارش باشی؛ به منزله دو بالی خواهد بود كه تو را در پرواز مدد كند…”

 

محمد”ص “، معلم توحید

از اینجا، سخنان پیامبر به ابوذر شروع می‌شود. رسول خدا، شاگردی ممتاز و گوشی پندنیوش و قلبی آگاه را در پیش و رو به رو دارد و می‌داند كه پیام و سخنش بر دل خداشناس خواهد نشست .می داند كه نصیحت و توصیه هایش، تباه نخواهد شد و هدر نخواهد رفت .

محمد “ص “ و ابوذر، رو به روی هم اند. رسول خدا سخن می‌گوید “ابوذر”، گوش جان را به این چشمه سار زلال معرفت و تعلیم گشوده است .

پیامبر، سخن را از “خدا” آغاز می‌كند:

“ای ابوذر!

خدا را آنگونه عبادت كن كه گویا او را می‌بینی .

اگر تو او را نمی‌بینی، او تو را می‌بیند.

بدان كه سرآغاز عبادت و خداپرستی، “معرفت “ و “شناخت “ است . او قبل از هرچیز، “اوّل “ است و چیزی پیش ‍ از او نبوده است .

او یكتایی است كه دوّمی ندارد.

پاینده‌ای است كه نهایت ندارد.

آسمانها و زمین و آنچه در آنهاست، پدید آمده از قدرت اوست .

او. “آگاه “ و “توانا” است …” (2)

 

پی‌نوشت‌ها:

 

1-از جمله در كتاب “مكارم الاخلاق “ طبرسی، ص 458 و بحارالا نوار، علامه مجلسی، ج 74 (چاپ بیروت ) ص 74.

2-ا أ باذَرّ! اُعبُدِاللّهَ كَأ نَّك تَراهُ فإ نْ كُنتَ لا تَراهُ فإ نَّهُ یَراكَ. وَاعْلَمْ أ نَّ أ وَّلَ عِبادَةِ اللّهِ الْمَعْرِفةُ بِهِ فَهُوَ الا وَّلُ قَبْلَ كُلِّ شَیْءٍ، فَلا شَیْءَ قَبلَهُ، وَالْفَرْدُ فَلا ثانِیَ لَهُ، وَالْباقِی لا إ لی غایَةٍ، فاطِرُ السَّماواتِ و الاْ رْضِ وَما فِیهِما وَما بَیْنَهُما مِنْ شَیْءٍ وَهُوَ اللّهُ اللَّطِیفُ الْخَبِیرُ وَهُوَ عَلی كُلِّ شَیْءٍ قَدِیرْ.

 

منبع:

نای حكمت، محدثی، جواد

 


 

 

شما باید برای دیدن نظرات ابتدا عضو شوید . در حال حاضر وارد شده اید !

If you have no account yet, you can register now...
(It only takes a few seconds!)


فرم در حال بارگذاری ...

روايتی از امام هادی عليه السلام

29 فروردین 1391 توسط جنیدی جعفری

حضرت امام هادی عليه السلام فرمودند :

  • 1- همانا خداوند دنيا را سرای امتحان و آزمايش قرار  داده « نه آسايش » و آخرت را سرای رسيدگی به اعمال و گرفتاری دنيا را موجب ثواب آخرت , و ثواب آخرت را عوض گرفتاری دنيا قرار داده است .
  •  2-   هر کس از مکر خدا و مؤاخذه دردناکش آسوده باشد تکبر پيشه کند تا قضای خدا و امر نافذش او را فراگيرد .
  •  3-   از حدّ و مرز خود تجاوز نکن و برای روزگار هيچ اثری در حکم خدا قرار نده

 

 

There are 5 comments on this post but you must be a member of this blog to see the comments. در حال حاضر وارد شده اید !

If you have no account yet, you can register now...
(It only takes a few seconds!)


فرم در حال بارگذاری ...

چهل حدیث حضرت زهرا (س)

26 فروردین 1391 توسط جنیدی جعفری

 

 1- موقعيت اهل بيت در نزد خدا : خدايى را حمد و سپاس گوييد كه به خاطر عظمت و نورش ، هر كه در آسمانها و زمين است به سوى او وسيله مى جويد و ما وسيله او در ميان مخلوقاتش و خاصّان درگاه و جايگاه قدس او و حجّت غيبى و وارث پيامبرانش هستيم. 2- حرمت مست كننده ها : پيامبر خدا (ص) به من فرمود : اى دوستِ پدر! هر مست كننده اى حرام است و هر مست كننده اى خمر است. 3- بهترين زنان كيستند؟ حضرت در وصف اين كه بهترين چيز براى زنان چيست ، فرموده اند : اين كه زنان، مردان را نبينند و مردان هم زنان را نبينند. 4- نتيجه عبادت خالص : هر كه عبادت خالصش را به سوى خدا بالا فرستد ، خداوند متعال برترين بهره و سودش را به سوى او پايين فرستد. 5- فاطمه در مقام شكوه از دو خليفه : حضرت زهرا (س) خطاب به خليفه اوّل و دوّم فرمود : آيا اگر حديثى را از پيامبر خدا (ص) نقل كنم به آن عمل خواهيد كرد ؟ گفتند: آرى فرمودند : شما را به خدا آيا نشنيده ايد كه پيامبر (ص) فرموده اند : خشنودى فاطمه خشنودى من و خشم فاطمه خشم من است ، هر كه دخترم فاطمه را دوست بدارد مرا دوست داشته و هر كه فاطمه را خشنود سازد مرا خشنود ساخته و هر كه فاطمه را خشمگين نمايد مرا خشمگين نموده است ؟ گفتند : آرى ، چنين حديثى را از پيامبر خدا (ص) شنيده ايم. فرمود : من هم خدا و فرشتگان را گواه مى گيرم كه شما دو نفر مرا خشمگين نموديد و خشنودم نساختيد و چون پيامبر (ص) را ملاقات نمايم حتماً از شما به او شكايت خواهم نمود. 6- بدترين امّت : بدترين امّت من كسانى هستند كه : از انواع نعمتها تغذيه مى كنند و خوراكى هاى رنگارنگ مى خورند و لباسهاى گوناگون مى پوشند و هر چه بخواهند مى گويند. 7- نزديكترين اوقات زن به خدا : پيامبر اكرم (ص) از اصحابش پرسيد : زن چيست؟ گفتند: زن ناموس است. فرمود : زن چه موقع به خدايش نزديكتر است ؟ اصحاب نتوانستند جواب گويند. چون اين سخن به گوش فاطمه (س) رسيد ، فرمود : نزديكترين اوقات زن به خداى خود هنگامى است كه در كُنج خانه خود باشد. پس از اين جواب ، پيامبر اكرم (ص) فرمود : حقّا كه فاطمه پاره تن من است. 8- نتيجه صلوات بر زهرا (س) : رسول خدا (ص) به من گفت: اى فاطمه ! هر كه بر تو صلوات فرستد ، خداوند او را بيامرزد و به من ، در هر جاى بهشت باشم، ملحق گرداند. 9- على (ع)، رهبر و پيشوا : پيامبر اكرم (ص) فرمود : هر كه من سرپرست اويم ، پس على سرپرست اوست و هر كه را من رهبر اويم ، پس على رهبر اوست. 10- حجاب فاطمه : پيامبر اكرم (ص) همراه با مرد نابينايى به خانه فاطمه (س) آمد ، بلافاصله فاطمه (س)خود را كامل پوشاند. رسول خدا (ص) فرمود : چرا خود را پوشاندى با اين كه او تو را نمى بيند ؟ فاطمه (س) فرمود : اى پيامبر خدا! اگر او مرا نمى بيند ، من كه او را مى بينم و او بوى مرا حس مى كند! پيامبر اكرم فرمود : گواهى مى دهم كه تو پاره دل منى. 11- دستور العملى جامع : در وقتى كه بستر خواب را گسترده بودم ، رسول خدا (ص) بر من وارد شد ، فرمود : اى فاطمه ! نخواب مگر آن كه چهار كار را انجام دهى: قرآن را ختم كنى، و پيامبران را شفيعت گردانى و مؤمنين را از خود راضى كنى و حجّ و عمره اى را به جا آورى. اين را فرمود و شروع به خواندن نماز كرد ، صبر كردم تا نمازش تمام شد ، گفتم : يا رسول اللّه! به چهار چيز مرا امر فرمودى در حالى كه بر آنها قادر نيستم! آن حضرت تبسّمى كرد و فرمود : چون قل هو اللّه را سه بار بخوانى مثل اين است كه قرآن را ختم كرده اى، و چون بر من و پيامبران پيش از من صلوات فرستى ، شفاعت كنندگان تو در روز قيامت خواهيم بود و چون براى مؤمنين استغفار كنى ، آنان همه از تو راضى خواهند شد و چون بگويى : سُبحانَ اللّه وَ الحَمدُ للّه وَ لا اِلهَ اِلاَّ اللّهُ وَ اللّهُ اكبر ُ، حجّ و عمره اى را انجام داده اى. 12- رضايت شوهر : پيامبر اكرم (ص) فرمود : واى به حال زنى كه شوهرش را خشمگين سازد و خوشا به حال زنى كه شوهرش از او خشنود باشد. 13- ثواب انگشتر عقيق : كسى كه انگشتر عقيق به دست كند ، هميشه خير مى بيند. 14- على (ع) ، بهترين داور : گروهى از فرشتگان درباره چيزى با يكديگر مشاجره نمودند ، حاكم و داورى را از بنى آدم تقاضا كردند ، خداوند متعال به آنها وحى فرمود كه خودتان انتخاب كنيد و آنان على ابن ابيطالب (عليه السلام) را برگزيدند. 15- زنان دوزخى : پيامبر اكرم (ص) (درباره مشاهدات خود از عذاب دوزخيان در شب معراج) فرمود : دخترم ! امّا زنى كه به مويش آويخته شده بود ، كسى بود كه مويش را از مردان نمى پوشانيد ، و آن كه به زبانش آويزان بود، زنى بود كه شوهرش را آزار مى داد … و آن كه سرش سرِ خوك و بدنش بدنِ الاغ بود، زنى بود كه سخنچين و دروغگو بود و آن كه صورتش به شكل سگ بود ، زنى بود كه آواز مى خواند و نوحه سرايى مى كرد و حسد مى ورزيد. 16- شرايط روزه دار : روزه دار چون زبانش و گوشش و چشمش و اعضايش را [از حرام ]نگه ندارد، روزه دار نيست. 17- داناترين و نخستين مسلمان : رسول خدا (ص) به من فرمودند : شوهر تو در دانش ، داناترين مردم و نخستين مرد مسلمان و در بردبارى ، برترين مردم است. 18- كمك به ذرارى پيامبر : پيامبر اكرم (ص) فرمود : هر كسى براى فردى از فرزندان من كارى انجام دهد و بر آن كار پاداشى نگيرد ، من پاداش دهنده او خواهم بود. 19- على و شيعيان : پيامبر خدا (ص) به على (عليه السلام) نگريست و فرمود : اين شخص و پيروانش در بهشت اند. 20- شيعه على در قيامت : پيامبر خدا (ص) به على (عليه السلام) فرمود : اى اباالحسن ! آگاه باش كه تو و پيروانت در بهشت هستيد. 21- قرآن و عترت در آخرين سخن پيامبر : از پدرم رسول خدا (ص) در هنگام مرضى كه به سبب آن از دنيا رفت و در حالى كه خانه مملوّ از اصحاب بود ـ شنيدم كه فرمود : اى مردم ! نزديك است كه به آسانى از ميان شما رخت بربندم ، و به تحقيق سخنى كه عذر را بر شما تمام كند پيش فرستادم. بدانيد كه من در ميان شما ، كتاب پروردگارم و عترتم ، اهل بيتم را بر جاى مى گذارم. آن گاه دست على را گرفت و فرمود : اين على با قرآن است و قرآن با على است ، از هم جدا نمى شوند تا هر دو در كنار حوض كوثر بر من وارد شوند. من در قيامت از شما از آنچه درباره اين دو پس از من انجام دهيد ، خواهم پرسيد. 22- شستن دستها : رسول خدا (ص) فرمود : سرزنش نكند جز خود را ، كسى كه شب كند ، در حالى كه دستش چرب و بدبو باشد. 23- نتيجه گشاده رويى : گشاده رويى در چهره مؤمن براى صاحبش، بهشت را سبب مى شود. 24- رنج خانه دارى : اى رسول خدا ! دو دستم از سنگ آسيا پينه بسته ، يك بار آرد مى كنم و يك بار خمير مى سازم. 25- زيان بخل : پيامبر اكرم (ص) فرمود : از بخل ورزيدن بپرهيز ، زيرا كه بخل آفتى است كه در شخص بزرگوار نيست. از بخل بپرهيز ، زيرا كه آن درختى است در آتش دوزخ كه شاخه هايش در دنياست ، هر كه به شاخه اى از شاخه هايش درآويزد ، داخل جهنّمش گردانَد. 26- نتيجه سخاوت : پيامبر اكرم (ص) به من گفت : بر تو باد سخاوت ورزيدن ، زيرا كه سخاوت درختى از درختان بهشت است كه شاخه هايش به زمين آويخته است ، هر كه شاخه اى از آن را بگيرد ، او را به سوى بهشت مى كشاند. 27- نتيجه سلام و تحيّت بر رسول خدا و دخترش زهرا : پدرم در زمان حياتش به من فرمود : هر كه بر من و تو تا سه روز تحيّت و سلام بفرستد ، بهشت بر او واجب گردد. 28- خنده اسرار آميز : هنگامى كه رسول خدا(ص) مريض شد ، دخترش فاطمه را نزد خود خواند و در گوش او سخن گفت. فاطمه (س) گريه كرد ، مجدّداً رسول خدا با او نجوا كرد ، فاطمه (س) خنديد. عايشه گويد : در اين باره از حضرت زهرا (س) پرسيدم ، فرمود : چون پيامبر (ص) مرگش را به من خبر داد ، گريستم ، پس از گريه ام به من خبر داد كه نخستين كسى كه او را ملاقات كند من هستم ، در نتيجه خنديدم. 29- پيامبر ، پدر فرزندان زهرا : فاطمه (س) از پيامبر اكرم (ص) نقل كرده كه فرمود : همانا خداوند عَزَّ وَ جَلَّ ذرّيّه هر يك از فرزندان مادرى را سبب ارتباط و خويشاوندى قرار داده كه به وسيله آن ذرّيّه به او منسوب مى شوند ، مگر فرزندان فاطمه (س) كه من سرپرست و خويشاوند آنها هستم. [و به من منسوب مى شوند] 30- خوشبخت واقعى : فاطمه (س) از پيامبر اكرم (ص) نقل كرده كه فرمود : اين جبرئيل (عليه السلام) است كه مرا خبر مى دهد : همانا خوشبخت ، تمام خوشبخت و خوشبخت واقعى ، كسى است كه على را ، در زندگى ام و پس از مرگم ، دوست داشته باشد. 31- پيامبر در جمع اهل بيت : بر رسول خدا (ص) وارد شدم، جامه اى را گستراند و فرمود : بنشين، در اين وقت حسن (عليه السلام) آمد ، فرمود : نزد مادرت بنشين ، بعداً حسين (عليه السلام) آمد. فرمود : با اينها بنشين. پس على (عليه السلام) آمد. فرمود : تو نيز با اينان بنشين ، آن گاه اطراف جامه را گرفت و روى ما انداخت. فرمود : خدايا ! اينها از منند و من از اينهايم ، خدايا ! از اينان راضى باش ، همان طور كه من از اينها راضى ام. 32- دعاى پيامبر در وقت ورود و خروج از مسجد : فاطمه (س) فرموده است : پيامبر اكرم (ص) چون داخل مسجد مى شد مى فرمود : «به نام خدا ، خدايا بر محمّد درود فرست و گناهانم را بيامرز و درهاى رحمتت را برايم باز كن!» و چون خارج مى شد مى فرمود : «به نام خدا ، خدايا بر محمّد درود بفرست و گناهانم را بيامرز و درهاى بخششت را برايم باز كن!» 33- سحر خيزى : رسول خدا (ص) بر من گذشت ، در حالى كه در خواب صبحگاهى بودم ، مرا با پايش تكان داد و فرمود : دخترم ! برخيز شاهد رزق و روزى پروردگارت باش و از غافلان مباش ، زيرا كه خداوند روزى هاى مردم را بين طلوع فجر تا طلوع آفتاب تقسيم مى كند. 34- مريض در پناه خدا : فاطمه(س) فرموده است : پيامبر اكرم(ص) فرمود : چون بنده خدا بيمار گردد ، خداوند به فرشتگانش وحى مى كند : قلم تكليف را از بنده ام ـ تا وقتى كه در عهد و پيمان من است ـ برداريد ، زيرا خودم او را بازداشت نموده تا جانش را بگيرم يا آزادش گذارم. پدرم مى فرمود : خداوند به فرشتگانش وحى فرستاد كه براى بنده بيمارم پاداش كارهايى را كه در وقت سلامتش انجام مى داد ، بنويسيد. 35- نرمخويى در مقابل ديگران و احترام به زنان : پيامبر اكرم (ص) فرموده است : بهترين شما نرمخوترين شما به اطرافيان و بزرگوارترين شما به زنان است. 36- پاداش آزادى بردگان : پيامبر اكرم (ص) فرمود : هر كه بنده مؤمنى را آزاد كند ، به اِزاى هر عضوى از آن بنده ، عضوى از او از آتش جهنّم آزاد گردد. 37- زمان استجابت دعا : رسول خدا(ص) فرمود : در روز جمعه ساعتى است كه بنده مسلمان در آن وقت چيزى از خدا نخواهد مگر آن كه خداوند به او عطا گرداند، و آن وقتى است كه نيمه خورشيد به سوى مغرب نزديك گردد.

یک نظر روی این مطلب فرستاده شده اما شما باید عضو سامانه باشید تا بتوانید نظرات را ببینید. در حال حاضر وارد شده اید !

If you have no account yet, you can register now...
(It only takes a few seconds!)


فرم در حال بارگذاری ...

بهشت؛ پاداش محبین حضرت زهرا(س)

23 فروردین 1391 توسط جنیدی جعفری

 

 

بهشت؛ پاداش محبین حضرت زهرا(س)

پيامبر اکرم صلي الله عليه وآله وسلم در روايتي مي فرمايند: در قيامت، فاطمه از صراط عبور کرده، وارد بهشت مي‌شود و رشته‌هاي چادر او بر روي صراط باقي مي‌ماند که يک سوي آن به دست زهرا و سوي ديگرش در عرصۀ قيامت است. در اين هنگام منادي پروردگار به خلائق که از اولين تا آخرين آنان بر صراط گرد آمده‌اند، ندا‌مي دهد:

 

«يَا أَيُّهَا الْمُحِبُّونَ لِفَاطِمَةَ تَعَلَّقُوا بِأَهْدَابِ مِرْطِ فَاطِمَةَ سَيِّدَةِ نِسَاءِ الْعَالَمِينَ»[1]

 

اي دوست‌داران فاطمه! به رشته‌هاي چادر او در آويزيد.

 

با اين فرمان، جمع کثيري از آفريدگان که در شمار محبِّين حضرت زهرا سلام الله علیها هستند، با تمسّک به رشته‌هاي چادر آن حضرت، داخل بهشت مي‌شوند.

 

بر اساس اين روايت نوراني، در روز قیامت حضرت زهرا سلام الله علیها چادری دارند که رشته­های مختلف دارد و بهشتی‌ها باید هرکدامشان به یکی از این رشته‌ها چنگ بزنند و به بهشت بروند.

 

چادر يا پوشش حضرت صديقۀ طاهره سلام الله علیها در اين روايت، کنايه از شخصيت آن بانوي گرامي در قيامت است. اساساً قرآن کريم چادر را نشانۀ شخصيت زنان مي‌داند. چنان‌که می­فرماید:

 

«يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ قُل لِّأَزْوَاجِكَ وَ بَنَاتِكَ وَ نِسَاء الْمُؤْمِنِينَ يُدْنِينَ عَلَيْهِنَّ مِن جَلَابِيبِهِنَّ ذَلِكَ أَدْنَى أَن يُعْرَفْنَ فَلَا يُؤْذَيْنَ»[2]

 

اين آيۀ شريفه مي‌فرمايد: یا رسول الله به همۀ زن‌ها بگو چادر سر کنند و با چادر رو بگیرند، برای این‌که علامت شخصیت زن، چادر او است. لذا چادری که در این روایت آمده، علامت شخصیّت است.

 

بنابراين معناي حقيقي روايت اين است که حضرت فاطمۀ زهرا سلام‌الله علیها در قیامت، شخصیت ممتازی دارند و علاوه بر شخصیت حسبی و شخصیت نسبي، از شخصیت دینی خاصّي برخوردارند و هرکه در این دنیا با شخصيّت حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها تناسب داشته باشد، تجسّم عملش در قیامت این‌ است که به شخصیت ايشان چنگ می‏زند و به دنبال ايشان به بهشت مي‌رود.

 

مراد از رشته‌هاي چادر نيز که در روايت آمده است، صفات نيکو و فضائل پسنديدۀ حضرت زهراسلام‌الله‌علیها مي‌باشد. ايمان، علم، زهد، سخاوت و ايثار، از جمله فضائل و خصائل نيکوي آن حضرت است. هرکس در دنيا صفات و خصائل حسنۀ بانوي دو عالم را برگزيند و به آن عمل نمايد، در قيامت به واسطۀ همان صفت، رستگار شده و وارد بهشت مي‌گردد.

 

 به بيان ديگر، اين روايت شريف به ما مي‌فهماند کساني که در دنيا از حضرت فاطمۀ زهرا سلام‌الله‌علیهاسرمشق گرفته و شخصيت ديني و اجتماعي خود را به شخصيّت آن بانوي دو عالم شبيه سازند، در قيامت به واسطۀ شفاعت حضرت زهراي اطهر سلام‌الله‌علیها به بهشت خواهند رفت.

 

در اين جلسه به چند نمونه از فضائل و وي‍ژگي‌هاي حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها که لازم است سرمشق همگان باشد، اشاره مي‌شود. هرچند شخصيت حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها را با اين بحث كوتاه نمي‌‌‌توان معرفي كرد و در اين جلسه، صرفاً قطره‌اي از درياي فضائل آن  صديقۀ شهيده، بيان مي‌شود.

 

 

حجاب و عفاف حضرت زهرا(س)

اگر خانم‌ها طالب بهشت باشند، باید از نظر حجاب و عفاف، با حضرت زهراي مرضيّه تناسب داشته باشند. مردها نيز اگر بخواهند به بهشت بروند، باید غیرت حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها را سرمشق خويش قرار دهند.

 

بنابر تصريح قرآن‏ کريم، شخصيّت اجتماعي خانم‌ها با چادر سر کردن هويدا مي‌شود. به عبارت روشن‌تر علامت عفّت و شخصيّت زنان، چادر است. ولي متأسّفانه جامعه امروزي، چادر را از دست داده است و اين خسارت بزرگي است.

 

وقتي حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها تصميم گرفتند به مسجد بيايند و حکومت وقت را استيضاح کنند، ابتدا مقنعه سر کردند، بعد چادر پوشيدند و پس از آن با يک وقار خاصّي به  گونه‌اي که چندين تن از زنان بني ‌هاشم اطراف ايشان را گرفته بودند، وارد مسجد شدند. در اين هنگام پرده را کشيدند. چون اختلاط بين زن و مرد در اسلام جايز نيست. حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها و ساير زنان يک طرف پرده قرار گرفتند و مردها در طرف ديگر پرده واقع شدند و حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها خطبه‌ خواندند. 

 

بنابراين اگر زنان، پوشش واجب قرآن را نداشته باشند و يا علامت عفّت که چادر است را به سر نکنند، نمي‌توانند بگويند شيعه حضرت صديقۀ طاهره«سلام‌الله‌عليها» هستند و نيز در قيامت نمي‌توانند به چادر آن حضرت چنگ بزنند و به بهشت بروند.

 

 

عبادت ریحانه النبی(س)

در روايات آمده است كه حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها به قدري روي پا ايستاد و عبادت كرد كه پاهاي او متورّم شد.[3] امام حسن مجتبي سلام‌الله‌علیه مي‌فرمايد: مادرم از اول شب تا صبح عبادت مي‌‌كرد و هرگاه از نماز فارغ مي‌شد،‌ به ديگران دعا مي‌كرد. از او پرسيدم كه چرا به ما دعا نكرديد؟ فرمود: عزيز من اول ديگران، سپس ماـ اَلْجَارُثُمَّ الدَّارُ.[4]

 

زن و مرد اگر بخواهند بهشت بروند، باید تناسب عبادی با زهرا سلام‌الله‌علیها داشته باشند. اهمیت به واجبات مخصوصاً نماز، اهمیت به مستحبات و راز و نیاز با خدا، مخصوصاً نماز شب، اجتناب از گناه همه و همه مخصوصاً حق النّاس. اهمیت به واجبات و اهمیت به مستحبات و اهمیت به اجتناب از گناه و حتی اهمیت به پرهيز از مکروهات، اعمال آدمي را در این دنیا شبيه به اعمال حضرت زهراسلام‌الله‌علیها مي‌کند و در قیامت، همين تناسب و شباهت، او را به بهشت می­برد.

 

ساده زيستي و ديگر گرايي

شبي كه زهرا سلام‌الله‌علیها به خانۀ اميرالمؤمنين سلام الله علیه مي‌رفت، اميرالمؤمنين فرش خانه‌اش را از شن تهيه كرد و رسول‌ اكرم صلي الله عليه وآله وسلم جهيزيه‌اي براي زهراسلام الله علیها تهيه فرمود كه همۀ آن شصت وسه درهم ‌شد.

 

زهرا به خانۀ شوهر مي‌رود و در وسط راه پيراهني را كه از جملۀ جهيزيۀ او است، به فقير مي‌دهد و با همان پيراهن كهنه‌اي كه داشت به خانۀ اميرالمؤمنين رهسپار مي‌شود.[5]

 

زنان و مردان جامعۀ کنوني بايد در ساده زیستی و ديگرگرايي، با شخصیت حضرت زهرا سلام الله علیهاتناسب داشته باشند، وگرنه نمي‌توانند از شفاعت حضرت زهرا سلام الله علیها بهره‌مند گردند. اگر ساده زيستي نباشد و تجمّل‌گرايي جايگزين آن شود، بنابر تصريح قرآن کريم در سورۀ واقعه، بايد زیر دود و هُرم جهنّم، بسوزند.

 

زهرای مرضیه می‏توانست یک زندگی فوق العاده تشريفاتي برای خود تشکیل دهد، مخصوصاً در وقتی که به دستور خداوند متعال، فدک را که درآمد سرشاري داشت و به تعبيري ارث مادرشان بود، به ايشان بازگرداندند.

 

«وَ آتِ ذَا الْقُرْبى‏ حَقَّهُ»[6]

 

و حق خويشاوند را به او بده

 

پس از اعادۀ فدک، حضرت زهرا سلام الله علیها مثل مادرش، حضرت خدیجه سلام الله علیها، یکی از متموّلین بود، اما ذرّه اي از ساده زيستي و ديگرگرايي آن حضرت کم نشد. 

 

از ما نمي‌خواهند که مثل آن بزرگواران باشيم، بلکه از ما انتظار دارند در حدّ توان کردار و گفتار خود را به سيرۀ عملي ايشان شبيه سازيم. از ما توقّع دارند، تجمّل‌گرا نباشيم که اگر تجمّل‌گرا باشيم، در قيامت نمي‌توانيم به رشته‌هاي چادر حضرت زهرا سلام الله علیها چنگ بزنيم و به بهشت برويم.

 

مجالس عقد و عروسي، مهريه‌هاي سنگين، جهيزيه هاي تشريفاتي و وليمه‌هايي که براي مجالس جشن و عزا رايج شده‌است، يا اسراف است يا تبذير و در هر صورت سندیت ندارد.

 

تجمل گرایی در دوران کنوني که در همۀ اقشار و طبقات جامعه نيز وجود دارد، مصيبت بزرگي است و منجر به افزايش غم، غصّه، دلهره، اضطراب و بيماري‌هاي روحي رواني در بين مردم شده است. امروزه مردم حتی در عبادات خود نيز تجمّل گرا شده‌اند. سفرهاي زيارتي متعدّد به مکه و کربلا که جنبۀ تفريحي پيدا کند و نيز هزينه‌ها و مخارج جانبي آن سفرها، تجمّل گرايي است و با ساده زيستي حضرت زهرا «سلام‌الله علیها» تناسب ندارد.

 

 

ارکان شفاعت

شفاعت دو رکن اساسي دارد که تا محقّق نشود، شفاعتي در کار نيست. رکن اوّل: اذن الهي و رکن دوّم: لياقت.

 

لياقت برخورداري از شفاعت يعني اين‌که در روز قيامت، تناسبي بين اعمال ما و اهل بيت سلام الله علیهم باشد تا بتوانيم از شفاعت آنان بهره‌مند شويم. قرآن کریم در آیات تکان دهنده‌ای، ضرورت وجود زمینه برای ورود به بهشت را بیان می‌فرماید: فىِ جَنَّاتٍ يَتَسَاءَلُونَ، عَنِ الْمُجْرِمِينَ، مَا سَلَكَكمُ‏ْ فىِ سَقَرَ، قَالُواْ لَمْ نَكُ مِنَ الْمُصَلِّينَ، وَ لَمْ نَكُ نُطْعِمُ الْمِسْكِينَ، وَ كُنَّا نخَُوضُ مَعَ الخَْائضِينَ، وَ كُنَّا نُكَذِّبُ بِيَوْمِ الدِّينِ، حَتىَّ أَتَئنَا الْيَقِينُ[7]

 

بهشتي‌ها از جهنّمي‌ها، مى‏پرسند: «چه چيز شما را به دوزخ درآورد؟» گويند: از نمازگزاران نبوديم و به فقير و تهيدست رسيدگي نمى‏کرديم و با اهل باطل (در كارها و گفتارهاى بيهوده) غور مى‏كرديم و روز جزا را دروغ مى‏شمرديم، تا مرگ ما در رسيد.

 

بنابر این آیۀ شریفه، اهل بهشت از مجرميني که در جهنّم جاي دارند، مى‏پرسند: چرا شما به جهنّم فرستاده شده‌اید؟ گويا آن مجرمين شيعه بوده و ساير شيعيان که در بهشت به سر مي‌برمند، با تعجّب از آنان سؤال مي‌کنند که چرا مورد شفاعت واقع نشديد و به جهنّم افتاديد؟ آنان در پاسخ می‌گویند: ما نه با خالق ارتباط داشتيم و نه با مخلوق، نه خدا را عبادت مي‌کرديم و نه به خلق او خدمت مي‌نموديم، نه اهل خمس و زکات بوديم و نه انفاق مي‌کرديم، عمر خويش را با افراد باطل و هوس‌ران، تباه کرديم و فکر مي‌کرديم قيامتي در کار نيست، از اين‌رو ما را به جهنّم آوردند.

 

سپس قرآن کريم در آيۀ بعد مي‌فرمايد: «شفاعتِ شفيعان، سودي به حال اين افراد ندارد»؛ يعني لياقت و شايستگي برخورداري از شفاعت را ندارند:

 

فَما تَنْفَعُهُمْ شَفاعَةُ الشَّافِعينَ[8]

 

از اين رو شفاعت شفاعت‏كنندگان به حال آنها سودى نمى‏بخشد.

 

سرمشق گرفتن از اهل بیت سلام الله علیهم در این دنیا، یعنی برخورداري از لياقت شفاعت در آخرت، و بر اساس روايت مذکور، يعني چنگ زدن به رشته‏ای از چادر حضرت زهرا سلام الله علیها. در روايات داريم که گروهي از جهنّميان مي‌گويند: ما را از راهي به جهنّم آوردند که دسترسي به اهل بيت نداشتيم تا از ما شفاعت کنند.

 

 

ارکان ايمان و تشيّع

 من بارها گفته ام که بر اساس روايات فراواني، ایمان، سه رکن دارد که عبارتند از: اعتقاد قلبي، اقرار زباني و عمل، ارکان ايمان که همان ارکان تشيّع است بايد محقّق شود تا کسي بتنواند خود را مؤمن يا شيعه بداند. شیعه کسي است که علاوه بر اعتقاد و شعار، از نظر عمل، با اهل بيت سلام الله علیهم تناسب داشته باشد.

 

زهرا سلام‌الله‌علیها در حالی که خوب شوهرداري و خانه داري و بچه‏داري مي‌کرد، لذت او دل شب و هنگام راز و نیاز با خداوند متعال بود. ما باید این تناسب را با حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها داشته باشیم و الاّ صِرف دوست داشتن ايشان، فایده ندارد.

 

ما اگر سعادت دو جهان را بخواهيم، بايد پيرو اهل‌بيت سلام الله علیهم باشيم. بانوان اسلامي وقتي به سعادت مي‌رسند كه در عفت،‌ ايثار، فداكاري، مردم‌داري، شوهر‌داري، خانه‌داري و تربيت اولاد، پيرو زهرا سلام الله علیها باشند.

برخي از مظاهر عدم تناسب جامعۀ کنوني با سيرۀ حضرت زهرا «سلام‌الله علیها» 

 

مفاسد اجتماعی حاکم بر جامعۀ کنوني، حاکي از آن است که اين جامعه، شيعۀ واقعي نيست. اگر محبّت حقيقي به زهرا سلام الله علیها داشتیم، وضعيّت اخلاقي جامعه به اين صورت نبود، فساد اخلاقي بر دختران و پسران حاکم نبود، دبیرستان‌ها و دانشگاه‌های ما چنین وضعي نداشتند و دولت و ملت ما چنین نبودند.

 

این فساد اخلاقی هیچ تناسبي با حضرت زهرا سلام الله علیها ندارد. در روز قیامت همین خانم هايي که رعايت حجاب و عفاف خويش را نمي‌کنند، با وضعيّتي که در دنيا داشته‌اند به صف محشر مي‌آورند. تجسّم عمل اقتضا مي‌کند که وضعيّت اسف‌ناک دنيا را در آخرت داشته باشند. کسي که در دنيا بدحجاب يا بي حجاب بوده، در آخرت نمي‌تواند در رديف افراد با حجاب باشد و به چادر حضرت زهراسلام الله علیها تمسّک جويد و به بهشت برود.

 

ما نباید خودمان را فريب بدهيم و تصوّر کنيم که در وضعيّت مطلوبي قرار داريم. یکی از مصائب بزرگ اين است که شیطان گاهي آدميان را از راه دين گمراه و جهنّمي مي‌کند. اين‌که انسان تصوّر کند با اين همه گناه، در قيامت حضرت زهرا سلام الله علیها به فرياد او مي‌رسد، از کيد و نيرنگ شيطان سرچشمه مي‌گيرد. اين‌که برخي مي‌گويند: غرق گناهیم و یک حسین(ع) داریم که به فرياد ما برسد، دروغ است. بايد عمل ما متناسب با عمل امام حسين سلام الله علیه و شبيه به او باشد تا شفاعت ما را بکند. بعضی اوقات جهل انسان او را به جايي مي‌رساند که عزاداري و سينه‌زني را مقدّم و برتر از اقامۀ نماز مي‌داند.

 

یکی از علما می­گفت: در شهری ديدم حسینیه را خیلی تزیین کرده بودند و کسي که عامل این کار بود، گفت: چند روز است فرصت کندن کفش‌هایم را پيدا نکرده‌ام. آن عالم مي‌گفت، از او پرسيدم پس چگونه وضو گرفتي؟ عصبانی شد و گفت: آن اباالفضلی که نتواند جواب نماز من را بدهد را قبول ندارم. در واقع صحيح گفته است. زيرا حضرت اباالفضل سلام الله علیه نيز او را قبول ندارد.

 

 ما بايد باور کنيم که فساد اخلاقي داريم. اگر نمي‌دانستيم که بسياري از امور رايج اجتماع، فساد اخلاقي است، بدبختي ما به اين ميزان نبود. مثل برخي از غربی‌ها که نمی­دانند باید حجاب داشته باشند. اما ما مي‌دانيم که مفاسد اخلاقي و اجتماعي فراواني داريم.

 

چه کسی نمی‏داند باید ساده زیست باشد؟ چه کسي نمي داند که بايد مراعات حجاب و عفاف را بکند؟ چه کسي نمي داند که بايد به اندازۀ توانش ار ديگران دستگيري کند؟ چه کسي نمي داند نماز واجب است؟ چه کسي نمي‌داند که بايد از گناه و معصيت اجتناب کند؟

 

مرحوم آقای حصّه‏ای که یکی از واعظان با تقوا، عاقل و مشهور قديم اصفهان بود، روي منبر مي‌گفت: اي مردم! اگر امام زمان ارواحنافداه فردا ظهور کنند، چه کسی می‏تواند ايشان را به خانۀ خود ببرد؟ يعني چه کسي مي‌تواند ادعا کند که گناه در  خانه و زندگي او نيست. يعني چه کسي مي‌تواند مدّعي باشد که مال حرام و حقّ‌النّاس در زندگي او نيست؟ چه کسي مي‌تواند بگويد: بدحجاب و بي حجاب در خانۀ او وجود ندارد؟

 

آيا با اين فساد اخلاقي حاکم بر جامعه و با اين وضعيّت حجاب و عفاف، امام زمان ارواحنافداه ظهور خواهند کرد؟ ظهور آن حضرت نياز به زمينه‌سازي توسط شيعيان دارد. آيا شيعيان زمينه‌هاي لازم جهت ظهور امام خويش را فراهم آورده‌اند؟

 

ظهور و رضايت حضرت وليّ‌عصر و نيز خشنودي امّ‌الأئمّه حضرت صديقۀ طاهره سلام الله علیها، در سايۀ پيروي از اهل بيت سلام الله علیهم حاصل مي‌شود. قرآن کريم مي‌فرمايد:

 

«لَقَدْ كانَ لَكُمْ فِي رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ لِمَنْ كانَ يَرْجُوا اللَّهَ وَ الْيَوْمَ الْآخِرَ»[9]

 

اگر کسی خدا و بهشت و رستگاري روز قیامت و شفاعت می­خواهد، باید از معصومين سرمشق بگیرد و سرمشق گرفتن از اهل بیت سلام الله علیهم یعنی رعايت تقواي الهي.

 

پي‌نوشت‌ها:

 

1. تفسيرالإمام‏العسكري، ج 432

 

2. احزاب / 59

 

3. بحارالانوار، ج 43، ص 84 و منتهي الامال، ص 161

 

4. كشف الغمه، ج 2، ص 25 و 26 ـ بحارالانوار، ج 43، ص 81  و 82

 

5. صفوري شافعي در نزهة المجالس، ج 2، ص 226

 

6. اسراء / 26

 

7. مدثّر / 47-40

 

8. مدثّر / 48

 

9. احزاب / 21

شما باید برای دیدن نظرات ابتدا عضو شوید . در حال حاضر وارد شده اید !

If you have no account yet, you can register now...
(It only takes a few seconds!)


فرم در حال بارگذاری ...

  • 1
  • 2
  • 3
  • ...
  • 4
  • ...
  • 5
  • 6
  • 7
  • ...
  • 8
  • ...
  • 9
  • 10
خرداد 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
          1 2
3 4 5 6 7 8 9
10 11 12 13 14 15 16
17 18 19 20 21 22 23
24 25 26 27 28 29 30
31            

مدرسه علميه فاطميه(س) پيشوا

  • خانه
  • اخیر
  • آرشیوها
  • موضوعات
  • آخرین نظرات

جستجو

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس